به گزارش مشرق، محمد ایمانی، فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: رو راستی و صداقت با مردم، شرط اول حضور هر جریان سیاسی در انتخابات است. ائتلاف حاکم در دولت (مدعیان اعتدال و اصلاحات) اگر با مردم رو راست باشند، باید پاسخ چند سوال را روشن کنند:
۱- بعد از چهار دوره ۸ ساله اداره دولت، آیا دولت و رئیس آن را دارای اختیار کافی و بنابراین موظف به پاسخگویی می دانند یا نه؟ آنها در دولت های موسوی، هاشمی، خاتمی و روحانی (مجموعا ۳۲ سال) مسئولیت اداره کشور را بر عهده داشته اند، اما با این وجود، از میانه دولت های خاتمی و روحانی، ژست اپوزیسیونی به خود گرفته و از پاسخگویی گریخته اند. بهره مندی از قدرت بدون بر عهده گرفتن مسئولیت نتایج مدیریت، رفتاری غیر اخلاقی و غیر مسئولانه محسوب می شود.
در واقع، غیر از مسئولیت های تقنینی و قضایی که طبق نظام تفکیک قوا در هر نظام دموکراتیک متولی خود را دارد، تمام مسولیت های اداری و اجرایی کشور در اختیار دولت و رئیس جمهور است. طبعا نمی شود در نظام مردم سالار، ژست دموکراتیک گرفت، اما خواستار انحصار قدرت شد و به تفکیک قوا تمکین نکرد.
۲- صرف نظر از بی اخلاقی در گذشته، آنها چاره ای ندارند که قبل از ورود به انتخابات، به فیگور شتر مرغی پایان دهند: یا بر این ادعا که "رئیس جمهور اختیارات ندارد"، پایبند بمانند و بنابراین در رقابت های انتخاباتی وارد نشوند؛
یا این که ورود کنند -چنان که از چند ماه قبل ورود کرده اند- و بنابراین اذعان کنند رئیس جمهور را همچنان که هست، مسئول اداره امور اجرایی کشور می دانند. آنها در این صورت، قبل از هر کاری، باید پاسخگوی کارنامه ۸ ساله دولت روحانی باشند و رسما از مردم به خاطر سوء مدیریت عذرخواهی کنند. طبق نظرسنجی ها، محبوبیت آقای روحانی به زیر ۷ درصد رسیده و بنابراین، اصلاح طلبان نمی خواهند خود را "پاسوز" این سقوط مقبولیت اجتماعی بی سابقه کنند.
سوال دوم، همین جا شکل می گیرد؛ این که آیا مدیریت دولت را به سیاق ادبیات برخی دولتمردان نظیر روحانی و جهانگیری و نوبخت و واعظی، موفق ارزیابی می کنند، یا برای نمایش همراهی با مردم، نمره مردودی به کارنامه دولت و وعده های وارونه آن می دهند. اگر حق با دولتمردان است، بنابراین باید نامزد طیف ائتلافی، از میان اعضای ارشد دولت (جهانگیری/واعظی/ نوبخت) معرفی شود و اصلاح طلبان هم دسته جمعی، از آن نامزد حمایت کنند. اما اگر حق با مردم است، باید توضیح دهند که چرا با وجود اختیارات قانونی و حتی اخذ اختیارات فرا قانونی، هشت سال فرصت سوزی کرده اند؟ چرا در دو انتخابات، مدیریتی را به مردم قالب کردند و خود را تضمین وعده های آن دانستند که هم چرخش چرخ سانتریفیوژ ها را متوقف کرد و هم چرخ اقتصاد را به جای پیش رفت، به عقب چرخاند؟
به عبارت دیگر، مردم چرا باید مجددا به طیفی اعتماد کنند که در انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ در کنار هم بوده اند، اما ثمره مدیریت آنها در دولت و مجلس دهم، ثبت رکوردهای تورم و رکود اقتصادی بوده است؟
۳- مشخصا اصلاح طلبان ناچارند توضیح دهند که چرا جرئت نکردند در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ از دو نامزد اصلاح طلب (عارف و جهانگیری) حمایت کنند؟ و اکنون که کارنامه منفی دولت هم روی دوش آنها سنگینی می کند، قرار است چگونه وارد انتخابات شوند؟ با فاصله گذاری و مستقل از دولت، یا در ائتلاف با مدعیان اعتدال (روحانی و نوبخت و واعظی)؟
پذیرفتنی نیست که آنها تحت فشار افکار عمومی، دولت را ناکارآمد ارزیابی نمایند، اما مجددا با همان دولت ائتلاف کنند و ضمنا وعده های جدید بدهند. اما اگر دولت را موفق ارزیابی می کنند، پذیرفتنی نیست که نامزد شان فردی بیرون از دولت باشد. این طیف البته ادعای دیگری هم دارند؛ مبنی بر این که جهانگیری در انتخابات ۹۶ خیلی به روحانی کمک کرد؛ اما روحانی به او اختیارات نداد.
این ادعا البته خلاف واقع است و جهانگیری از ارکان تصمیم گیری های اصلی در دولت بوده است. اما در هر صورت، اصلاح طلبان اگر در ادعاهای خود صادقند، درست این است که از جهانگیری به عنوان نامزدی ششدانگ اصلاح طلب، حمایت کنند تا وزن اجتماعی آنها کاملا روشن شود. هر انتخابی غیر از جهانگیری، نشانه بی صداقتی اصلاح طلبان با مردم محسوب میشود.
*بازنشر مطالب شبکههای اجتماعی به منزله تأیید محتوای آن نیست و صرفا جهت آگاهی مخاطبان از فضای این شبکهها منتشر میشود.